به نام خدا
گزارش سید علی خان مدنی از مستبصر شدن جلال الدین سیوطی
مرحوم محدّث نورى ملّا جلال الدّین سیوطى را از متعصّبین شمرده است، ولی باید گفت که: اوّلًا سیوطى از متعصّبین نیست بلکه از منصفین است، و تفسیر «الدّرّ المنثور» و سائر کتب وى از ولاء أهل بیت سرشار است؛ غایة الامر مردى است سنّى شافعى؛
وی در آخر عمر چون براى وى ثابت شد که حق با علىّ بن أبى طالب علیهما السّلام بوده است از مذهب شافعى به مذهب أهل بیت عدول کرد.
مرحوم محدّث قمّى در کتاب «هدیَّةُ الأحباب» ص 157 و 158 گوید: از میر بهاءالدّین مختارى نقل شده که: ایشان از سیّد علیخان شیرازى نقل کردهاند که: سیوطى از مذهب شافعیّه به مذهب امامیّه منتقل شده است.
و فرموده: من دیدم کتابى از سیوطى که ذکر کرده بود در آن رجوع خود را به سوى حقّ و استدلال کرده بود بر خلافت أمیر المؤمنین علیه السّلام بلافصل. و در کتاب «الکنَى و الالقاب» ج 2، ص 309 و 310 به وجه مبسوط ترى ذکر کرده است.
وى گوید: أبو الفضل جلال الدّین عبد الرّحمن بن أبى بکر بن ناصر الدّین محمّد سیوطى شافعى، فاضل معروف، صاحب مصنّفات مشهوره در فنون مختلفه که گفته شده است: از پانصد تصنیف متجاوز میباشد.- تا آنکه گوید: و امّا دین و مذهبش ظاهراً آنست که در اصول، سنّى أشعرى است و در فروع بر نحله شافعى مُطَّلبى میباشد؛ مگر اینکه آنچه که از سیّد فقیه عالم محدّث أمیر بهاء الدّین محمّد الحسینى المختارى در حاشیهاش بر کتاب «أشباه و نظائر» سیوطى نقل گردیده است آن میباشد که وى گفت: شنیدم از سیّد سند فاضل کامل عالم عامل إمام علّامه: السَّیِّد علیخان المَدَنىّ أطالَ اللهُ بقآءَه در سنه 1116 در اصفهان که: سیوطى مصنّف این کتاب شافعىّ بوده است، ولیکن از تسنّن عدول نموده است و مستبصر گردیده و قائل به امامت ائمّه اثناعشر علیهم السّلام شده است و شیعى امامى گردیده است، و خداوند خاتمت امر او را به خیر مختوم فرمود.
سیّد که خداوند عمرش را طولانى گرداند فرمود: من خودم از مصنّفات سیوطى کتابى را دیدم که در آن، رجوع خویشتن را به مذهب حقّ ذکر نموده بود و بر امامت بلافصل علىّ بن أبى طالب علیه السّلام پس از رسول خدا استدلال نموده بود.
رَزَقنى اللهُ الفوزَ به- تمام شد کلام ناقل و منقول عنه. و بعید نیست که تألیف کتاب وى در مناقب اولى القُربَى مشعر به صحّت این نسبت جلیله به او باشد؛ علاوه بر آنچه را که ما از گفتار متین او در تقویت حدیث ردّ شمس براى أمیر المؤمنین علیه السّلام ذکر نمودیم.-
تمام شد آنچه را که ما از «روضاتُ الجنّات» نقل نمودیم. (چون مرحوم محدّث قمّى تمام این مطالب وارده در «الکُنى» را از کتاب «روضات» نقل کرده است. و صاحب «روضات» گوید: از جمله کتابهاى او کتاب «ذَخآئر العُقبَى فى مناقبِ اولى القُربَى» میباشد.)
روح مجرد ص 437 پاورقی